parsaparsa، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

پارسا مهربونه بابا ومامان و داداش پرهام

خوش بحال تو آره خوش بحال من نه.......

         پارسای مهربون من هیچ وقت بطور مستقیم درخواست برای چیزی یا کاری نمی کنه، اگر من یا بابایی     داریم چیز خوشمزه ایی میخوریم ، میاد توی چشای ما زل میزنه ، میگه خوش بحال تو آره   خوش بحال     من نه...وقتی ما پرسیدیم چرا ؟ اونوقت با چشای شیطونش به خوراکی نگاه میکنه و بقیه ماجرا.....            ...
7 دی 1391

یلدا با دسر توت فرنگی وقزل

یلدای ٩١ ،شام مهمون بابایی بودیم، قزل خوردیم, صبح اولین روز زمستون ، هنوز خواب بودیم ، که دایی بهروز زنگ زد و با همون مهربونی خاصش ، یادآور قرارمون شد و بعد از 1 ساعتی توی اوج بارون عازم پیک نیک شدیم، مقصدمون کجاست, خدا میدونه, ولی ازشانس خوبمون توی باغ یا بهتر بگم گلخونه توت فرنگی ها سر در آوردیم، عجب جای زیبا و دیدنی بود، پارسا ودینا هم حسابی کیف کردندو هم حسابی توت مفتی خوردند، ناهار مهمون دایی بهروز بودیم ، جالب اینکه باز هم قزل خوردیم.جالبتر اینکه امروز ناهار هم بابا تو دانشگاه ناهار قزل خورده بود، عجب ماهی تو ماهی شده ها                 &n...
5 دی 1391
1